بصیرت

...علوم انسانی اسلامی و

بصیرت

...علوم انسانی اسلامی و

folder98 facebook
بصیرت

جهاد هنوز ادامه دارد...
برادر؛
امروز جهادت در جبهه جنگ نرم، سلاحت قلم و دشمنت استکبار جهانیست...
باید مواظب بود و با بصیرت عمل کرد!
به قول سیّد شهیدان اهل قلم:
کارمان را برای خدا نکنیم، برای خدا کار کنیم!
تفاوتش زیاد نیست...
فقط همین قدر است که ممکن است امام حسین (علیه السّلام) در کربلا باشد و ما در حال کسب علم برای رضای خدا!

همسنگران

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بصیرت» ثبت شده است

شاید برخی ایراد بگیرند که این تحلیل به سبک انتقادهای اصلاح‌طلبی نزدیک شده است اما به اعتبار گوینده، نباید کلام حق را باطل شمرد. اصول‌گرایی بعد از شکست‌ در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس‌شورای‌اسلامی، امیدوار است که بتواند در انتخابات 96 پیروز شود، به همین دلیل، بازی زیبا را فدای نتیجه‌گرایی می‌کند. شاید برخی بگویند که بازگشت احمدی‌نژاد ایده‌آل ما نیست ولی صرفا جهت شکست دادن جبهه رقیب، باید از او دفاع کرد اما به نظر بنده، گفتمان اصول‌گرایی حتی اگر در انتخابات 96 پیروز شود باید تجدیدنظر جدی در نوع‌نگرش خود داشته باشند مخصوصا آن دسته از آقایان اصول‌گرا که تمایل بیشتری به واگرایی و مطلق‌گرایی دارند.

در عالم سیاست، نباید انتظار داشت که بهترین فرد در زیر آسمان و روی زمین بر منصب حکومت قرار بگیرد زیرا چنین فرد فعلا در دسترس ما نیست و از پرده غیبت قرار دارد اما کسی که صالح باشد و مقبولیت مردمی داشته باشد، شایسته‌تر به نظر می‌رسد. هرچند نگرش مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی در اذهان عمومی غلبه دارد، اما به نظر می‌رسد نظریه مشروعیت دوگانه بهتر می‌تواند توجیه‌کننده طرفداری از صالح‌مقبول باشد. در نگاه مشروعیت دوگانه، مردم نیز یکی از پایه‌های مشروعیت هستند زیرا خداوند به انسان حق تعیین سرنوشت داده است و انسان‌ها حق دارند که حاکم را خودشان تعیین کنند بنابراین اگر مردم به رئیس‌جمهوری رأی دادند ولی بعد از مدتی از میزان مقبولیت مردمی‌اش کم شود به همان میزان نیز مشروعیت مردمی رئیس جمهور نیز کاسته می‌شود پس هر کس به چنین منصبی دست می‌یابد باید تلاش کند مقبولیت مردمی‌اش را از دست ندهد.

با چنین نگاهی، جریان اصول‌گرایی باید تلاش کند فردی را برای چنین جایگاهی تربیت کند و آن را به جامعه معرفی کند که مقبولیت مردمی داشته باشد و مهم‌تر از آن، صلاحیت داشتن آن فرد برای ریاست‌جمهوری است اما باید توجه داشت که انسان کامل یافت می‌نشود پس باید انتظارات خود را تعدیل کنیم. إن‌شاءالله در آینده بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۳۵
علیرضا مهدویان

سرخوردگی، بی میلی، کسلی، تنبلی، افسردگی حتی خودکشی می تواند اثرات شکست انسان در مواجهه با موانع زندگی باشد اما چرا انسان ها شکست می خورند؟

اگر شکست را نرسیدن انسان ها به اهداف مورد نظرشان معنا کنیم به این نتیجه می رسیم که یا مانع درونی است مثل ضعف خود فرد یا مانع بیرونی است مثل ضعف دیگران و ساختارها. در متن زیر بر ضعف ساختار تمرکز شده است.

 

                                                        

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۴ ، ۱۱:۱۶
علیرضا مهدویان



نمی‌خواهم یادداشتی علمی بنویسم. می‌خواهم چند خط از سر ناچاری، قلم بزنم تا شاید همین ناله‌هایی که به در می‌گویم را دیوارها بشنوند.

شاید همین نکته قرآنی برای این یادداشت کفایت کند.

 

خداوند در آیه 14 سوره طه می‌فرماید:

قالَ یَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتی‏ وَ لا بِرَأْسی‏ إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی‏ إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی

هارون (علیه‌السلام) گفت: «ای فرزند مادرم! [ای برادر!] ریش و سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو میان بنی‌اسرائیل تفرقه انداختی و سفارش مرا به کار نبستی!»

هارون (علیه‌السلام) این سخن را بعد از ماجرای سامری و گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل به حضرت موسی (علیه‌السلام) فرمود.

 

آنچه از معنای آیه فهمیده می‌شود این است که حضرت موسی (علیه‌السلام)، هارون (علیه‌السلام) را به خاطر دعوت نکردن به توحید توبیخ می‌کند اما هارون (علیه‌السلام) در جواب می‌گوید که سفارش تو قبل از رفتنت از میان قوم به من حفظ وحدت قوم بود که من ترسیدم این کار باعث تفرقه میان قوم شود.

طبق آیه توحید بعد از وحدت قرار می‌گیرد و این از اهمیت بالای وحدت حکایت می‌کند. امّا نمی‌دانم چرا امروز برخی بنا به دلایل موجّه و غیرموجّه، وحدت و انسجام را در نظر نمی‌گیرند و به اختلاف و تفرقه در یک مجموعه دامن می‌زنند.

 

وقتی توحید فدای وحدت می‌شود آیا منافع ما مهم‌تر از توحید است که حاضریم وحدت را برای آن قربانی کنیم؟


...تِلْکَ شِقْشِقَة هَدَرَتْ ثمَّ قَرَّتْ

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۹
علیرضا مهدویان

شرایط امروز منطقه‌ای و جهانی بسیار پیچیده شده است و شاید اولین اشتباه هر کشور، آخرین اشتباه او باشد. در این مطلب آنچه را که تاکنون با رصد معادلات منطقه‌ای و جهانی دریافته‌ام به رشته تحریر می‌آورم.

          

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۷
علیرضا مهدویان

تشکیلات مخفی برای پیروزی انقلاب

 

 

بعد مسئله تشکیل روحانیت مبارز و همکاری با مبارزات، بخشی از وقت ما را   گرفت. تا این‌که در سال 1355 هسته‌هایی برای کارهای تشکیلاتی به وجود آوردیم و در سال 1357-1356 روحانیت مبارز شکل گرفت و در همان سال‌ها درصدد ایجاد تشکیلات گسترده مخفی یا نیمه مخفی و نیمه علنی به‌عنوان یک حزب و یک تشکیلات سیاسی بودیم. در این فعالیت‌ها دوستان همیشه همکاری می‌کردند. در سال 56 که مسائل مبارزاتی اوج گرفت، همه نیروها را متمرکز کردیم در این بخش و بحمدالله با شرکت فعال همه برادران روحانی در راهپیمایی‌ها، مبارزات به پیروزی رسید. البته این را باز فراموش   کردم بگویم، از سال 50 یک جلسه تفسیر قرآنی را آغاز کردم که در روزهای شنبه به‌عنوان مکتب قرآن برگزار می‌شد و مرکزی بود برای تجمع عده‌ای از جوانان فعال از برادرها و خواهرها که در این اواخر حدود 400 الی 500 نفر شرکت می‌کردند؛ جلسات سازنده‌ای بود.

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۴
علیرضا مهدویان
صدور اسلام انقلابی به اروپا



در سال 1343 که تهران بودم و سخت مشغول این برنامه‌های گوناگون، مسلمان‌های هامبورگ به مناسبت تأسیس مسجد هامبورگ که به دست مرحوم آیت‌الله بروجردی صورت گرفته بود، به مراجع فشار آورده بودند که چون مرحوم محققی به ایران آمده بودند، باید یک روحانی دیگر به آنجا برود. این فشارها متوجه آیت‌الله میلانی و آیت‌الله خوانساری شده بود و آیت‌الله حائری و آیت‌الله میلانی به بنده اصرار کردند که باید به آنجا بروید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۶
علیرضا مهدویان


فجایع امروز عربستان در یمن، من را به این فکر انداخت که سری به تاریخ ائمه بزنم و به این سؤال پاسخ دهم که اگر ائمه به‌جای ما بودند چگونه عمل می‌کردند؟


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۴۲
علیرضا مهدویان
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۱:۲۷
علیرضا مهدویان

پیوند دانشجو و طلبه در مسیر انقلاب


در سال 1333، دبیرستانی به نام دین و دانش با همکاری دوستان در قم تأسیس کردیم که مسئولیت اداره‌اش مستقیماً به عهده من بود. تا سال 1342 که در قم بودم و همچنان مسئولیت اداره آن را به عهده داشتم. در ضمن در حوزه هم تدریس می‌کردم و یک حرکت فرهنگی نو هم در آنجا به وجود آوردیم و رابطه‌ای هم با جوان‌های دانشگاهی برقرار کردیم. پیوند میان دانشجو و طلبه و روحانی را پیوندی مبارک یافتیم و معتقد بودیم که این دو قشر آگاه و متعهد باید همیشه دوشادوش یکدیگر بر پایه اسلام اصیل و خالص حرکت کنند؛ و در ضمن آن زمان‌ها فعالیت‌های نوشتنی هم در حوزه شروع‌شده بود.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۰۶
علیرضا مهدویان

از درس طلبگی تا کادرسازی برای انقلاب


در سال 1325 به قم آمدم. حدود شش ماه در قم بقیه سطح، مکاسب و کفایه را تکمیل کردم و از اول سال 1326 درس خارج را شروع کردم. برای درس خارج فقه و اصول نزد استاد عزیزمان مرحوم آیت‌الله محقق داماد، همچنین استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان امام خمینی (ره) و بعد مرحوم آیت‌الله بروجردی و مدت کمی هم نزد مرحوم آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری و مرحوم آیت‌الله حجت کوه کمری می‌رفتم...


۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۲۵
علیرضا مهدویان